رخ گل خوش است و از وی رخت، ای نگار، خوش تر
چه بود؟ گلی که رویت ز دو صد بهار خوش تر
چه روم به باغ و بوستان چو گلی به تو نماند
ز گلی که بی تو بینم به دو دیده خار خوش تر
به یکی سخن که گویی بزید دوباره مرده
که ز آب زندگانی دو لبت دوبار خوش تر
چه خوش است یک کرشمه ز برای مردن من
که اگر زیم به دیدن، یکی از هزار خوش تر
چه کمان کشی دو چشمم به دو تیر چار کردن
که گر آید از تو گردی دو من و چهار، خوش تر
منم و شبی و با دل همه شب حکایت او
که غم دراز گفتن به شبان تار خوش تر
چه روم به خاک، جانم کند این سخن به حسرت
که براین تن زمینی ره آن سوار خوش تر
غم هجر راست ذوقی که به وصف کس نیاید
تو اگر شراب خواری، ز میت خمار خوش تر
چو غلام تست خسرو، زید و بمرد، فریاد
تو ازین دو گوی پیشت که کدام کار خوش تر؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت چهره محبوب اشاره دارد و شاعر با تمثیل گل، زیبایی و معشوق را توصیف میکند. او میگوید که جمال محبوبش از هر چیز دیگری زیباتر است و به خاطر دوری از او، هر زیبایی دیگر را بیمعنا میبیند. شاعر در میان غم و حسرت عشقش، به سراغ خاطرات و اشعار میرود و در نهایت به این نتیجه میرسد که حتی اگر در غم جدایی باشد، باز هم عشق به محبوبش ارزشمندتر از هر چیز دیگری است. تمام ابیات شعر بر تضاد زندگی و مرگ، عشق و دوری، و زیبایی و حسرت تأکید دارد.
هوش مصنوعی: چهرۀ زیبا و گل، هر دو خوشایند هستند، اما ای معشوق، چه چیزی میتواند از زیبایی روی تو دلانگیزتر باشد؟ گلی که رنگ و روی تو را دارد، از صد بهار هم زیباتر است.
هوش مصنوعی: اگر به باغ و بوستان بروم، چه فایده دارد؟ زیرا بدون تو، هیچ گلی برایم نمیماند. حتی خارهایی که در دو چشمم میبینم، به مراتب شیرینتر از گلها هستند، چرا که تو در کنارم نیستی.
هوش مصنوعی: وقتی با کسی صحبت میکنی و آن شخص به تو پاسخ نمیدهد، به نوعی مانند این است که او مرده است. اما اگر بخواهی به کسی که زنده است، لبخند بزنی یا با او صحبت کنی، شیرینتر و دلپذیرتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: چقدر زیباست که یک نگاهی از تو به خاطر مرگ من باشد، زیرا اگر تو را ببینم، یکی از هزاران چیز خوشایندتر از آن را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: دو چشم من مانند کمان هستند که تیرهایی را به سمت تو پرتاب میکنند. اگر از تو گردی و زیبایی به من برسد، بسیار خوشحالم میشوم.
هوش مصنوعی: من در شبی تنها هستم و در دل خود داستان او را بازگو میکنم. اینکه غمهای طولانی را در شب تار بگویم، برایم لذتبخشتر است.
هوش مصنوعی: با کمال میل! این سخن نشاندهنده اندوه و longing شخصی است. او از این که به زمین برود و جانش بگیرد، احساس حسرت میکند، چرا که بر این باور است که زندگی بر روی زمین در مقایسه با زندگی فراتر از آن، مانند سوار خوشپوشی است که مسیری بهتر و دلچسبتر در پیش دارد. در کل، او از زندگی زمینی خود ناخشنود است و آرزوی دنیای بالاتر و زیباتر را در دل دارد.
هوش مصنوعی: غم فراق و دوری را نمیتوان با کلمات توصیف کرد؛ اگر شراب مینوشی، مستی از انگور بهتر است.
هوش مصنوعی: من به عنوان خدمتکار تو هستم، حالا زید و بمرد (دو شخصیت) چه فریادی خواهند زد؛ میپرسم کدام یک از این دو کار برای تو خوشتری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.