خاک درت به چشم من از صد چمن به است
باغی خوش است عارضت اما ذقن به است
کوی نو خواهد این دل آواره نی بهشت
مرغ غریب را ز گلستان وطن به است
تنها نه روی نسبت به از گلرخان چین
بوی تو هم ز نکهت مشک ختن به است
گفتی به دستبوس نو بوسی زبان کنم
در دست کسی چه سود شکر در دهن به است
چون چشم سوز نیست دهان تو در خیال
ما را همیشه چشم بدان دوختن به است
ای دل حدیث دوست به است از در عدن
این نکته گوش کن که ز در عدن به است
گویند گفته تو بود از تو به کمال
من بلبلم بلی سخن من ز من به است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از تنگهای شکر ناب آن دهن به است
وز میوه های باغ بهشت آن ذقن به است
از تن قبا بکش که حجابیست بس کثیف
اندام نازکت به ته پیرهن به است
گفتی که شاد زی که نمردی ز هجر من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.