صنما در خط سنبل مه تابان داری
بر سر شاخ صنوبر گل خندان داری
دم عیسی همه از لعل شکر بار دهی
حسن یوسف همه در چاه زنخدان داری
تا سر زلف تو برهم نزند عالم را
صورت خویشتن از آینه پنهان داری
ای شه گلرخ شیرین دهن شور انگیز
تا کی احوال من خسته پریشان داری
تشنه شد لعل تو بر خون دل ما هر دم
گرچه در درج گهر چشمه حیوان داری
تا ربانی ز دل سوختگان گوی فرار
گرد بر گرد به از غالیه چوگان داری
ناله زار کمال است چو بلبل شب و روز
با تو در سبزه خوشبوی گلستان داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای پری چهره لبی چون گل خندان داری
قد چون سرو رخ چون مه تابان داری
بر سر خود هوس گشت گلستان داری
جانب غیر ز خط سلسله جنبان داری
خاطر جمع مرا چند پریشان داری
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.