گنجور

 
خالد نقشبندی

جز تو سرمایه جان نیست مرا

بی تو سودای جنان نیست مرا

کی کنم قول کسی در حق تو

گوش جز تو به جهان نیست مرا

گر شوم از سو کوی تو جدا

غیر فریاد و فغان نیست مرا

بی وصالت که جز او مایه عیش

نیست شادی به روان، نیست مرا

به وفای تو که تا روز وفات

جز وفا از تو گمان نیست مرا