گنجور

 
خواجوی کرمانی

شرطست دلا کز سر جان برخیزی

وز بند غم عشق بنان نگریزی

چون آب تو می رود ز نادیدن دوست

ای دیده بهر زه آب خود می ریزی

 
sunny dark_mode