هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالاتی از عشق و جنون میپردازد. شاعر به دل خود میگوید که وقتی احساساتش را بیان میکند، دچار درد و رنج میشود. او به سیاهنوشتن از درد و عشق میپردازد و از پرگویی پرهیز میکند، چون میداند که کلماتش نمیتوانند زیبایی دلش را به درستی منتقل کنند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالاتی از عشق و جنون میپردازد. شاعر به دل خود میگوید که وقتی احساساتش را بیان میکند، دچار درد و رنج میشود. او به سیاهنوشتن از درد و عشق میپردازد و از پرگویی پرهیز میکند، چون میداند که کلماتش نمیتوانند زیبایی دلش را به درستی منتقل کنند.
هوش مصنوعی: ای دل، زمانی که به یاد عشق میافتی و حالت به جنون میرسد، چشمانت به مانند قلمی میشوند که تیرهگی عشق را با اشکهایت مینگارد.
هوش مصنوعی: با قلم و زبانش که خوب نیست، خیلی صحبت نکن زیرا نتیجهاش خوشایند نخواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دارم ز جفای فلک آینه گون
وز گردش این سپهر خس پرور دون
از دیده رخی همچو پیاله همه اشک
وز سینه دلی همچو صراحی همه خون
یک بوسه بدادی بمن ای بت افزون
تا دل بردی ز من بدستان و فسون
گر آنکه همی جان طلبی بوسه بیار
کاتش زآهن بآهن آید بیرون
نازید به گرز گاوسار افریدون
در دست تو گرز شیر سارست کنون
از تو فرق است تا به افْریدون چون
چونانکه ز شیر شرزه تا گاوِ زبون
دلها همه آب گشت و جانها همه خون
تا چیست حقیقت از پس پرده و چون
ای بر علمت خرد رد و گردون دون
از تو دو جهان پر و تو از هر دو برون
ای گنده دهان چو شیر و چون گرگ حرون
چون خرس کریه شخص و چون خوک نگون
چون بوزنه سخره و چو کفتار زبون
چون گربه دهن دریده و چون سگ دون
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.