گنجور

 
خواجوی کرمانی

آن خطّ شب مثال که بر خور نوشته اند

یا رب چه دلفریب و چه در خور نوشته اند

از خضر نامه ئی بلب چشمه ی حیات

گوئی محرّران سکندر نوشته اند

یانی مگر برات نویسان ملک شام

وجهی بر آفتاب منوّر نوشته اند

گفتم که منشیان شهنشاه نیمروز

از شب چه آیتیست که بر خور نوشته اند

در خنده رفت و گفت که مستوفیان روم

خطی باسم اجری قیصر نوشته اند

یا از پی معیشت سلطان زنگبار

تمغای هند بر شه خاور نوشته اند

گوئی که بسته اند تب لرز آفتاب

کز مشک آیتی بشکر بر نوشته اند

یا نی دعائی از پی تعویذ چشم زخم

بر گرد آن عقیق چو شکّر نوشته اند

ریحانیان گلشن روی تو بر سمن

خطّی بخون لاله ی احمر نوشته اند

وصف لبت کز آن برود آب سلسبیل

حوران خلد بر لب کوثر نوشته اند

خواجو محرّران سرشکم بسیم ناب

اسرار عشق بر ورق زر نوشته اند