دیشب دل ز ملک دو عالم خبر نداشت
جانم ز غم برآمد و از غم خبر نداشت
آنرا که بود عالم معنی مسّخرش
دیدم بصورتی که ز عالم خبر نداشت
دلخسته ئی که کشته شمشیر عشق شد
زخمش بجان رسید و ز مرهم خبر نداشت
مستسقئی که تشنه ی دریای وصل بود
بگذشت آبش از سر و ازیم خبر نداشت
دل صید عشق او شد و آگه نبود عقل
افتاد جام و خرد شد و جم خبر نداشت
جم را چو گشت بی خبر از جام مملکت
خاتم ز دست رفت و ز خاتم خبر نداشت
عیسی که دم ز روح زدی گو ببین که من
دارم دمی که آدم از آن دم خبر نداشت
خواجو که گشت هندوی خال سیه دوست
دل را بمهره داد و زارقم خبر نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری از حافظ شیرازی است که در آن به مضامین عشق، فراق و بیخبری از حقیقتها پرداخته شده است. شاعر اشاره به حالاتی دارد که عشق و غم بر جان او چیره شده و او از عالم و احوال خود بیخبر است. او همچنین به بیخبری دل و عقل از عشق اشاره میکند و بیان میکند که حتی شخصیتهای بزرگ و مقدس نیز از وضعیت خود بیخبرند. در نهایت، راوی عشق و درد خود را با زبانی شاعرانه و غمانگیز بیان میکند، و این نشاندهنده عمق احساسات انسانی و پیچیدگیهای عشق است.
هوش مصنوعی: دیشب دل من از دنیا و آنچه در آن است بیخبر بود، جانم به خاطر غم شدید از من جدا شد، اما خودم از این غم بیخبر بودم.
هوش مصنوعی: شخصی را که دانش و درک عمیق از معانی و مفاهیم داشت، دیدم که به شکلی درخشان و جذاب نمایان شده بود و به نظر میرسید که از دنیای واقعی و خبرها بیخبر است.
هوش مصنوعی: دل خستهای که به خاطر عشق آسیب دیده و زخمهایش به جانش رسیده، هیچ خبری از مرهم و درمان ندارد.
هوش مصنوعی: شخصی که به شدت تشنه وصل و ارتباط عمیق با محبوبش بود، حتی متوجه نشد که آب بر اثر تشنگیاش از سرش میگذرد و او را در خطر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: دل به دنبال عشق او افتاد، اما عقل از این موضوع بیخبر بود. در حالی که عقل در حال غرق شدن در شوق و هیجان بود، خرد نیز از واقعیتهای این وضعیت آگاهی نداشت.
هوش مصنوعی: زمانی که جم از شراب بیخبر شد، کنترل مملکت و نشانهی قدرتش را از دست داد و خود نیز از این موضوع بیخبر بود.
هوش مصنوعی: عیسی که درباره روح صحبت میکند، بیاید و ببیند که من دمی دارم که آدام نیز از آن بیخبر بود.
هوش مصنوعی: خواجو که عاشق دختری با خال سیاه شد، دل خود را به او سپرد و نمیدانست چه خبر میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد
گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
همین شعر » بیت ۳
دلخستهئی که کشته شمشیر عشق شد
زخمش بجان رسید و ز مرهم خبرنداشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.