آنک بر هر طرفی منتظرانند او را
ننگرد هیچ که خلقی نگرانند او را
سرو را بر سر سرچشمه اگر جای بود
جای آن هست که بر چشم نشانند او را
حیف باشد که چنان روی ببیند هر کس
زانک کوته نظران قدر ندانند او را
هست مقصود دلم زان لب شیرین شکری
بود آیا که بمقصود رسانند او را
راز عشّاق چو از اشک نماند پنهان
فرض عینست که از دیده برانند او را
هر که جان در قدمش بازد و قدری داند
اهل دل عاشق جانباز نخوانند او را
خواجو ار تشنه بمیرد بجز از مردم چشم
آبی این طایفه بر لب نچکانند او را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به انتظار و نگرانی مردم نسبت به محبوب اشاره میکند و میگوید که اگر سرو (مظهر زیبایی) بر سر سرچشمهای قرار گیرد، باید آن را در چشمها نشان دهند. او احساس تأسف میکند که برخی افراد به زیبایی و ارزش محبوب بیاعتنایی میکنند و قدر او را نمیدانند. شاعر در جستجوی لب شیرین محبوب است و امیدوار است به خواستهاش برسد. وقتی که راز عشق برملا میشود، دیگر نمیتوان آن را پنهان کرد. او تأکید میکند که عشق واقعی نیاز به جانفشانی دارد و فقط کسانی که ارزش عشق را بدانند، شایسته لقب عاشق هستند. در پایان، شاعر بیان میکند که اگر محبوب از دنیا برود، دیگران عطش او را حس نخواهند کرد و بر لب نمیآورند.
هوش مصنوعی: در هر سو افرادی منتظر او هستند، اما هیچکس به آنها توجهی نمیکند، چرا که همگان در نگرانی خود غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر سرو در نزدیکی منبعی باشد، بهترین مکان برای او همانجاست که بر روی چشمهایم قرار گیرد.
هوش مصنوعی: متاسفانه که هر کسی با چشمان کمعمق خود چنین چهرهای را ببیند، زیرا آنان ارزش و بزرگی او را درک نمیکنند.
هوش مصنوعی: دل من به دنبال آن لب شیرین است که شکرین باشد. آیا کسی میتواند او را به من برساند؟
هوش مصنوعی: راز عاشقان زمانی که از اشک دیگر پنهان نماند، همچون این است که او را از دیدگان دور کنند.
هوش مصنوعی: هر کس که به پای او جان بدهد و ارزش وجود او را درک کند، از دلسوختگان و عاشقان واقعی نخوانده میشود.
هوش مصنوعی: اگر خواجو تشنه بمیرد، اعضای این گروه با چشمان آبی هرگز آب را بر لبان او نخواهند ریخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را
خوبرویان جهان بنده به جانند او را
دلبرانی که به خوبی بنشانند امروز
جای آنست که بر دیده نشانند او را
دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عیب
[...]
سرو آزاد که در باغ نشانند او را
بندهٔ قامت رعنای تو خوانند او را
آن جهاندار جهان نام جهان از بر من
به جهانی ز کف من بجهانند او را
ندهندش به همه ملک جهان یک سر موی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.