ای بوستان عارض تو گلستان جان
چشم تو عین مستی و جسم تو جان جان
زلف تو دستگیر دل و پای بند عقل
لعل تو جانفزای تن و دلستان جان
مهر رخ تو مشتری آسمان حسن
یاد لب تو بدرقه ی کاروان جان
بر سر نیامدست سیاهی بپر دلی
چون آن دو زلف قلب شکن در جهان جان
ز آندم که رفت نام لبت بر زبان من
طعم شکر نمی رودم از دهان جان
گوید خیال آن لب جانبخش دلفریب
هر لحظه با دلم سخنی از زبان جان
آن زلف همچو دال ببین بر کنار دل
و آن قد چون الف بنگر در میان جان
خواجو مباش خالی از آن می که خرّمست
از رنگ و بوی او چمن و بوستان جان
زان لعل آتشین قدحی نوش کن که هست
نار دل شکسته و آب روان جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای معشوق میپردازد و به احساسات عمیق شاعر نسبت به او اشاره دارد. شاعر بوستان وجود معشوق را گلستان جان خود میداند و چشمان او را نماد مستی و شوق میبیند. زلفهای او باعث جذابیت دل و عقل شده و لبهایش یادآور شیرینی و خاطرات خوش است. شاعر به زیباییهای ظاهری و باطنی معشوق اشاره کرده و میگوید که آنها بر دل او تاثیر عمیقی گذاشتهاند. او از مقام و جایگاه معشوق در زندگیش میگوید و تلاش میکند تا از زیباییهای او سیراب شود و به دنبال معشوق خویش است. در نهایت، شاعر به نوشیدن میای اشاره میکند که از محبت و زیبایی معشوق سرچشمه میگیرد و جان را سیراب میکند.
هوش مصنوعی: ای باغی از زیبایی صورت تو که مانند گلستانی است. چشم تو نماد نشئگی و مستی است و جسم تو، روح و جان را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: زلف تو چنان است که دل را نجات میدهد و عقل را در زنجیر میکند. لعل تو روح و جان را زنده میکند و دل را میگیرد.
هوش مصنوعی: محبت چهره تو مانند سیاره زهره در آسمان زیباست و یاد لبهای تو مثل یک همراه همیشگی برای سفر روح من است.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ تیری تیر دلی را به اندازهی زلفهای زیبا و دلفریب تاثیرگذار نیست.
هوش مصنوعی: از زمانی که نام لبت را بر زبان آوردهام، طعم شیرینی مانند شکر از دهان من نمیرود.
هوش مصنوعی: هر لحظه خیالات آن لب زیبا و دلربا با دل من صحبت میکند و کلامی از جانم را به من میگوید.
هوش مصنوعی: آن موهای زیبا را مانند حرف "دال" ببین که در کنار دل قرار دارد و آن قامت را مانند حرف "الف" تصور کن که در میان جان جا گرفته است.
هوش مصنوعی: ای خواجو، از آن نوشیدنی خالی مباش که وجودش باعث شادابی و نشاط باغ و گلستان جان میشود.
هوش مصنوعی: از آن جام سرخ رنگی بنوش که آتش دل شکستهات را خاموش میکند و مانند آب زلال جانت را تازه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای من نهاده مهر تو را در میان جان
دارم هزار گونه زعشقت زیان جان
ای تو نهاده مهر مرابر کران دل
جز من زیان جان که نهد در میان جان
تا بی توام زجان تن من بی خبر شده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.