سرو را گل بار نبود گر بود نبود چنین
سرو گل رخسار نبود ور بود نبود چنین
دیدمش وی بر سر گلبار و گفتم راستی
سرو در گلبار نبود ور بود نبود چنین
طرّه هندوش بین کاندر همه هندوستان
هندوئی طرّار نبود ور بود نبود چنین
درختن چون زلف چین برچین مشک آسای او
نافه ی تاتار نبود و بود نبود چنین
مرده ی بیمار چشم مست مخمور توام
مرده ئی بیمار نبود ور بود نبود چنین
فتنه ی بیدار مستان نرگس پرخواب تست
خفته ئی بیدار نبود ور بود نبود چنین
با وجود مردم آزاری چو چشم آهویت
مست مردم دار نبود ور بود نبود چنین
جز لب یاقوت شکر بار شورانگیز تو
لعل شکّر بار نبود ور بود نبود چنین
دوش خواجو چون عذارت دید گفت اندر چمن
هیچ گل بی خار نبود ور بود نبود چنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای عشق و معشوق میپردازد و تأکید دارد که معشوق در تمام ویژگیهای خود بینظیر و منحصر به فرد است. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی نظیر سرو، گل، درخت و چشم، نشان میدهد که هیچیک از زیباییها و ویژگیهای موجود در دنیا به پای زیبایی معشوق او نمیرسد. او به تکرار میگوید که اگر این زیباییها موجود بودند، نمیتوانستند به خوبی معشوقش باشند؛ بنابراین، هر گونه زیبایی و کمال دیگری در اشیاء و موجودات مختلف به نوعی در سایه زیبایی معشوق قرار میگیرد و او را منحصر به فرد میکند.
هوش مصنوعی: اگر سرو وجود داشت، گل روی آن هم نبود. و اگر گل روی آن بود، وجود سرو نیز ممکن نبود.
هوش مصنوعی: وقتی او را دیدم که بر فراز گلها ایستاده بود، به خودم گفتم: واقعاً اگر سرو در میان گلها وجود داشت، چنین زیبایی به چشم نمیخورد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت طرههای مو مثل هندوانه در سراسر هند بینظیر است؛ اگر هم چنین زیبایی وجود داشته باشد، باز هم در هیچکجای هند به زیبایی آن نمیرسد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت درختان و موهای زیبا و مجعد یک محبوب اشاره میکند. درختان به زیبایی زلفهای چینخورده او میمانند و به نوعی به شکوه و لطافت جمال او اشاره دارد. همچنین، اشاره به این که این زیباییها مانند نافهی تاتار نیست و وجود ندارد، به نوعی به نادر بودن و خاص بودن آن زیبایی اشاره میکند. به طور کلی، تصویرگر زیبایی عمیق و خاصی است که شاعر در ذهن دارد.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و زیباییهای تو، حالتی همچون مردهای بیمار و بیتاب دارم. اگرچه مردهی بیمار نیستم، اما احساس میکنم که اگر هم مرده نبودم، باز هم این درد و حال و روز من به این شکل نمیبود.
هوش مصنوعی: تحریک و جذبهی خوابآلودگان به خاطر زیبایی چشمهای توست. اگر کسی در خواب باشد و بیدار شود، باز هم نمیتواند چنین حالتی را تجربه کند.
هوش مصنوعی: اگرچه تو به دیگران آسیب میزنی، با این حال چشمان زیبایت مانع و حاکم بر مردم است؛ اگر هم وجود داشته باشد، وجودش کمرنگ است.
هوش مصنوعی: به جز لبهای یاقوتی و شیرین تو، هیچ چیز دیگر به زیبایی و شیرینی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، به آن شکل نیست.
هوش مصنوعی: شب گذشته خواجو وقتی زهری را دید، گفت: در باغ هیچ گلی بدون خار وجود ندارد و اگر هم باشد، چنین نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.