گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجوی کرمانی

برخیز که بنشیند فریاد ز هر سویی

زان پیش که برخیزد صد فتنه ز هر کویی

در باغ بتم باید کز پرده برون آید

ورنی به چه کار آید گل بی‌رخ گل‌رویی

آن موی‌میان کز مو بر موی کمر بندد

مویی و میان او فرقی نکند مویی

دل باز به جان آید کز وی خبری یابد

بلبل به فغان آید کز گل شنود بویی

آن سرو خرامانم هر لحظه به چشم آید

انصاف چه خوش باشد سروی به لب جویی

گر دست رسد خواجو برخیز چو سرمستان

با زلف چو چوگانش امروز بزن گویی