گنجور

 
خواجوی کرمانی

چشمم که ز خون رخم منقش بیند

در خواب اگر آن دو زلف سرکش بیند

عیبی نبُود چرا که شبهای دراز

مخمور همه خواب مشوش بیند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode