کار من شکسته بسامان رسید باز
درد من ضعیف بدرمان رسید باز
شاخ امید من گل صد برگ بار داد
مرغ مراد من بگلستان رسید باز
از بارگاه مکرمت عام خسروی
تشریف خاص بین که بدربان رسید باز
آدم که آب کوثرش از دیده رفته بود
چون گل بصحن گلشن رضوان رسید باز
دیوان کنون حکومت دیوان کجا کنند
کانگشتری بدست سلیمان رسید باز
یکساله ره ز طرف چمن دور بود گل
لیکن بکام دوست ببستان رسید باز
یعقوب کو بکلبه احزان مقیم بود
ناگه بوصل یوسف کنعان رسید باز
بی تاج مانده بود سر تخت سلطنت
و اکنون چه غم که سنجق سلطان رسید باز
ای دل مباش طیره که جانم ز تیرگی
همچون خضر بچشمه ی حیوان رسید باز
چندین چه نالی از شب دیجور حادثات
روشن برآ که صبح درفشان رسید باز
خواجو مسوز رشته ی جانرا ز تاب دل
کان شمع شب فروز بایوان رسید باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر امید و بازگشت به شادی و آرامش پس از مدتها ناامیدی و مشکلات است. شاعر به واژههای نمادین مانند "مرغ مراد" و "گلستان" اشاره میکند که نشاندهندهٔ آرزوها و خواستههای او هستند. همچنین از عشق و وصال صحبت میکند که پس از فاصلههای طولانی به دست میآید. در نهایت، با استفاده از نمادهایی چون "شمع شب فروز" و "چشمهٔ حیوان"، شاعر به روشنایی و زندگی جدید اشاره میکند و از اهمیت حفظ امید و روحیه مثبت یاد میکند.
هوش مصنوعی: کار من به شکلی منظم و درست انجام شد، اما درد و رنج من هنوز هم به قوت خود باقیست و درمانی برای آن پیدا نکردهام.
هوش مصنوعی: شاخ امید من به گلهای زیبا آراسته شد و پرنده آرزوی من دوباره به باغستان برگشت و زندگیاش را ادامه داد.
هوش مصنوعی: از مقام بلند و با عظمت پادشاهی نگاه خاصی به افرادی که به دروازه نزدیک شدهاند، داشته باشید.
هوش مصنوعی: انسانی که در زندگی خود از سرشارترین نعمتها و رحمتها محروم شده بود، پس از مدتی به جایی رسید که دوباره به شکوفایی و زیبایی دست پیدا کرد.
هوش مصنوعی: دیوان، حالا کجا تصمیمسازی میکنند، وقتی که انگشتری که به دست سلیمان رسید، چه اتفاقی افتاده است؟
هوش مصنوعی: یک سال تمام گل از باغ دور بود، اما در نهایت به خاطر خواست دوستی، دوباره به باغ برگشت.
هوش مصنوعی: یعقوب، که در خانهای پر از غم و اندوه زندگی میکرد، ناگهان به وصال یوسف در سرزمین کنعان رسید.
هوش مصنوعی: تاجی بر سر سلطنت نبود، اما حالا چه جای نگرانی که پرچم پادشاهی دوباره به دست آمده است.
هوش مصنوعی: ای دل، نگران نباش که جان من، که مانند خضر از چشمهی زندگی بهرهمند شده، دوباره به حیات و نور خواهد رسید.
هوش مصنوعی: بسیاری از شبهای تاریک و سختیهایی که تجربه کردهای، به خود نبالید و بدان که روشنایی صبح دوباره پدیدار شده است.
هوش مصنوعی: خواجو به ما میگوید که با شدت و هیجان، زندگی را نگذرانیم و خود را نسوزانیم، چرا که همانطور که شمعی به سمت آتش میرسد و میدرخشد، ما نیز باید با امید و روشنی به زندگی ادامه دهیم و از فرصتی که داریم بهرهبرداری کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.