تنم تنها نمی خواهد که در کاشانه بنشیند
دلم را دل نمی آید که بی جانانه بنشیند
ز دست بنده کی خیزد که با سلطان درآمیزد
که کس با شمع نتوان که بی پروانه بنشیند
دلی کز خرمن شادی نشد یک دانه اش حاصل
چنین در دام غم تا کی ببوی دانه بنشیند
اگر پیمان کند صوفی که دست از می فرو شویم
بخلوت کی دهد دستش که بی پیمانه بنشیند
مرا گویند دل بر کن بافسون از لب لیلی
ولی کی آتش مجنون بدین افسانه بنشیند
دلم شد قصر شیرین وین عجب کان خسرو خوبان
بدینسان روز و شب تنها در این ویرانه بنشیند
چو یار آشنا ما را غلام خویش می خواند
غریبست این که هر ساعت چنان بیگانه بنشیند
بتی کز عکس رخسارش چراغ جان شود روشن
چه دود دل که برخیزد چو او در خانه بنشیند
خرد داند که گر خواجو رهائی یابد از قیدش
چرا دور از پری رویان چنین دیوانه بنشیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر شاعر به تنهایی و غم دل میپردازد و بیانگر این است که دل نمیتواند به سادگی در تنهایی بماند. شاعر به امتحانهای سخت و تنهایی عمیق خود اشاره میکند و میگوید که هیچ کس نمیتواند بدون عشق و زیبایی زندگی کند، مانند پروانهای که بدون شمع نمیتواند زندگی کند. در ادامه، شاعر به دوگانگی عشق و فراق اشاره دارد و میگوید که دلش باوجود تمام تلاشها در غم و تنهایی گرفتار است. او با استفاده از تصاویر زیبا و نمادین از عشق، درد و تنهایی صحبت میکند و به احساسات عمیق خود نسبت به معشوق میپردازد. نهایتا، شاعر بیان میکند که عقل میداند که اگر از قید عشق رها شود، دیگر دلیلی برای دیوانه بودن در دوری از معشوق نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: بدن من حاضر نیست به تنهایی در خانه بماند و قلبم نیز نمیتواند بیروح و بیاحساس زندگی کند.
هوش مصنوعی: بندهای که زیر سلطه است، چگونه میتواند با سلطان برخورد کند؟ زیرا هیچکس نمیتواند بدون پروانه در کنار شمع بنشیند.
هوش مصنوعی: دلهایی که از شادی بیبهرهاند و محصولی از سرخوشی ندارند، تا چه زمانی باید در دام اندوه باقی بمانند و به یاد خوشیها بنشینند؟
هوش مصنوعی: اگر صوفی عهد کند که از نوشیدن شراب دست بردارد، چطور میتواند در خلوت دستش را به سوی میکوبد و بدون پیمانه بنشیند؟
هوش مصنوعی: به من میگویند که با افسون لبهای لیلی، دل از خود بکنم، ولی چطور ممکن است آتش عشق مجنون به راحتی از چنین داستانی خاموش شود؟
هوش مصنوعی: دل من به زیبایی قصر شیرین تبدیل شده و چه عجیب است که خسرو زیبا به گونهای در این ویرانه تنها روز و شب به سر میبرد.
هوش مصنوعی: وقتی که دوستان نزدیک ما را به عنوان خدمتگزار خود میخوانند، جای تعجب است که در هر لحظه، او همچنان بیگانه و دور از ما به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهاش مانند یک چراغ جان مرا روشن میکند، چه غم و اندوهی بر دل من میگذرد، اگر او در خانهام بنشیند.
هوش مصنوعی: عقل میفهمد که اگر خواجو از بند و زنجیر رهایی پیدا کند، دیگر چرا باید دور از محبوبان زیبا اینگونه مجنونوار بنشیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.