گنجور

 
خاقانی

گر کهان مه شدند خاقانی

تو در ایشان به مهتری منگر

کهتری را که مهتری باشد

هم بدان چشم کهتری منگر

خرد شاخی که شد درخت بزرگ

در بزرگیش سرسری منگر

هر ذلیلی که حق عزیز کند

در عزیزیش منکری منگر

گاو را چون خدا به بانگ آورد

عمل دست سامری منگر

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode