ما از عراق جان غم آلود میبریم
وز آتش جگر دل پردود میبریم
در گریهٔ وداع تذروان کبک لب
طاووسوار پای گلآلود میبریم
شبها ز بس که سوزش تبها همی کشیم
لبها کبود و آبله فرسود میبریم
داریم درد فرقت یاران گمان مبر
کاندوه بود یا غم نابود میبریم
یاری ز دست رفته غم کار میخوریم
مایه زیان شده هوس سود میبریم
خونین دلی به صبر سر اندوده وز سرشک
خاکین رخی چو کاه گلاندود میبریم
گل درد سر برآورد و ما درد سر چو گل
دیر آوریم و زحمت خود زود میبریم
گفتی چو میبرید ز بغداد زاد راه
صد دجله خون که دیده به پالود میبریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.