به جوی سلامت کس آبی نبیند
رخ آرزو بینقابی نبیند
نبیند دل آوخ به خواب اهل دردی
که در دیدهٔ بخت خوابی نبیند
همه نقب دل بر خراب آید آوخ
چرا گنجی اندر خرابی نبیند
اگر عالم خاک طوفان بگیرد
دل تشنه الا سرابی نبیند
کسی برنیارد سر از جیب دولت
که در گردن از زه طنابی نبیند
دل افسرده مانده است چون نفسرد دل
که از آتش لهو تابی نبیند
رطب سبز رنگ است کی سرخ گردد
که آب مه و ماه آبی نبیند
همه عالم انصاف جویند و ندهند
از این جا کس انصاف یابی نبیند
اگر سالها دل در داد کوبد
بجز بانگ حلقه جوابی نبیند
چو موقوف رزق است عمر آن نکوتر
که رزق آمدن را شتابی نبیند
جهان کشت زرد وفا دارد آوخ
کز ابر کرم فتح بابی نبیند
به ترک سخن گفت خاقانی ایرا
طراز سخن را بس آبی نبیند
نگوید عزل و آفرین هم نخواند
که معشوق و مالک رقابی نبیند
لسان الطیورش فرو بست ازیرا
جهان را سلیمان جنابی نبیند
بسا آب کافسرده ماند به سایه
که بالای سر افتابی نبیند
بسا تین که ضایع شود در بساتین
کز انجیر خواران غرابی نبیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر درباره ناامیدی و حسرت در زندگی است. شاعر اشاره میکند که هیچ انسانی نمیتواند به آرامش و خوشبختی واقعی دست یابد و همه در جستجوی گنجی هستند که در ویرانیها گم شده است. او بیان میکند که در این دنیا، تلاش و امید انسانها به سرابی میماند و در نهایت، انصاف و پاسخ به زحمات نخواهد بود. دنیا از وفا خالی است و بسیاری از فرصتها و نعمتها مورد غفلت قرار میگیرند، به طوری که حقایق و زیباییهای زندگی کمتر دیده میشود. شاعر از بیفایده بودن برخی تلاشها و بدبختیهای انسانی سخن میگوید و میخواهد تا عمق ناامیدی و تلخی تجربههای آدمیان را به تصویر بکشد.
هوش مصنوعی: در جوی سلامت، کسی هیچگاه آبی نخواهد دید و آرزو هم بدون نقاب نخواهد نمایان شد.
هوش مصنوعی: دل، به خواب نمیرود وقتی که درد را در چشمان کسی میبیند، زیرا در دل بخت، خواب خوشی دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: همه حفرههای دل به ویرانی میرسند، ای کاش چرا هیچ گنجی در این ویرانی دیدار نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر زمین پر از طوفان شود، دل آدمی هرگز جز یک سراب نخواهد دید.
هوش مصنوعی: هیچکس جرأت نمیکند که از ثروت و امکاناتش خرج کند، مگر اینکه به خوبی از شرایط و محدودیتهایش آگاه باشد و بداند چه خطراتی ممکن است او را تهدید کند.
هوش مصنوعی: دل در حالت افسردگی قرار دارد، مانند کسی که از ناراحتی رنج میبرد. زیرا دل به خاطر آتش خوشیها و سرگرمیها نمیتواند آرامش پیدا کند.
هوش مصنوعی: رطب به رنگ سبز است، چه زمانی رنگش به قرمزی گرایش پیدا میکند، در حالی که هرگز آب مه و ماه را نمیبیند.
هوش مصنوعی: همه انسانها عدالت و انصاف را طلب میکنند، اما هیچکس از این مکان انصاف نمیگیرد و کسی آن را نخواهد دید.
هوش مصنوعی: اگر سالها دل به کسی بدهی و صبر کنی، جز صدای حلقههای کوبه چیزی نخواهی شنید.
هوش مصنوعی: زندگی انسان به اندازه روزی که برایش مقدر شده است، دوام میآورد؛ بنابراین بهتر است که انسان در زندگی خود شتاب نکند و صبر داشته باشد تا روزی در مسیرش بیفتد.
هوش مصنوعی: دنیا نیرنگ و فریب را به رنگ زردی نشان میدهد و افسوس که از فراوانی مهربانی، هنوز از آغاز و فرصتهای جدید خبری نیست.
هوش مصنوعی: خاقانی در این شعر بیان میکند که به خاطر ابهت و زیبایی سخن، دیگران قادر به دیدن واقعیات و جزئیات نخواهند بود. او به نوعی میگوید که سخن او چنان عمیق و پرمحتواست که نیازمند دقت و توجه بیشتری است تا به خوبی درک شود.
هوش مصنوعی: نمیگوید کسی که او را از مقام و مقامش برکنار کردهاند، و هم از زیباییهای او چیزی نمیگوید، چرا که معشوق و صاحباختیار زیبایی را نمیبیند.
هوش مصنوعی: زبان پرندگان به خاطر اینکه سلیمان، پیامبر بزرگ، دیگر این دنیا را نخواهد دید، خاموش شد.
هوش مصنوعی: بسیاری از آبها در سایه باقی میمانند و هرگز نور خورشید را نمیبینند.
هوش مصنوعی: بسیاری از باغها و زمینهای خوب ممکن است خراب و بیثمر شوند، زیرا کسانی که درختان انجیر را میخورند، به دلیل کمتوجهی و نادانی، از طرف پرندگان بدبختی حاصل نمیکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.