کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۴۶ از ضعف اگر کام ز هم بگشایم بنشینم و یکچند همی آسایم شد قوّت آمدن ز دست و پایم زین پس مگرت بسربخدمت آیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که اگر از ضعف و ناتوانی خود رهایی یابم و کمی استراحت کنم، احساس قدرت و انرژی در من بوجود میآید. از این پس تصمیم دارم در خدمت دیگران باشم.
هوش مصنوعی: اگر از ضعف و ناتوانی رهایی یابم، مینشینم و مدتی استراحت میکنم.
هوش مصنوعی: از این پس، توان من در آمدن به خاطر دست و پایم کم شده است، مگر اینکه به خدمت شما بیایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در دولت شاه چون قوی شد رایم
گفتم که رکاب را ز زر فرمایم
زر گفت مرا که من تو را کی شایم
آمد آهن گرفت هر دو پایم
چوبی بودم بود به گل در پایم
در خدمت مختار فلک شد جایم
در خدمت او چنان قوی شد رایم
کامروز ستون آسمان را شایم
چون پای همی تحفه برد هر جایم
وز پای به پای آمدنی میآیم
دستم شکند فلک من این را شایم
آری چو گزیز نیست باری پایم
از دور زمانه هیچ می ناسایم
میگویم و با بخت همی برنایم
چون هیچ نصیبی ز جهان نیست مرا
اینجا ز چه مانده ام کرا میبایم
تو گلبن و من بلبل عشق آرایم
جز با تو نفس ندهم و دل ننمایم
در فرقت تو بسته زبان میمانم
تا باز نبینمت زبان نگشایم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.