گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

یا رب ز گناه زشت خود منفعلم

وز قول بد و فعل بد خود خجلم

فیضی به دلم ز عالم قدس رسان

تا محو شود خیال باطل ز دلم

وطواط

بگسست ز صحبت من آن دل گسلم

مالید بزیر چای محنت چو گلم

هر شب گردد خیال او گرد دلم

الحق ز مراعات خیالش خجلم !

مجیرالدین بیلقانی

جان خواست ز من دوش بت دلگسلم

گفتم بدهم باز نفرمود دلم

یعنی نرسد به وصل رویش بی جان

واکنون که برم جان که ز رویش خجلم

ابن یمین

فرزند گرامی حسن ایجان و دلم

ایحاصل عمر و زبده آب و گلم

با دل رگ سودای تو خواهم پیوست

روزیکه ز جان علاقه تن گسلم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
اسیری لاهیجی

ای مهر تو کرده خانه در جان و دلم

بسرشته غم عشق تو در آب و گلم

از بهر نثار تو ندارم چیزی

جز جان و دلی ازین بغایت خجلم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه