کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۸۵ از عمر عزیز خود برین خرسندم کآن روز که در غصّه بشب پیوندم با دل گویم مؤده که از راه اجل یک منزل دیگر پس پشت افگندم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زندگی خود راضی است و خوشحال است که روزی را که در غم و اندوه غرق شده، پشت سر گذاشته است. او به دل خود میگوید که مرگ، فقط یک مرحله دیگر از زندگی را در پسزمینهاش قرار داده است.
هوش مصنوعی: من از زندگی خود راضی هستم، زیرا روزی که در غم و اندوه به شب بپیوندم، برایم مهم نخواهد بود.
هوش مصنوعی: با دل به خود میگویم که از طریق مرگ، یک مرحله دیگر تنها در پسزمینه باقی مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من گریه به خنده در همی پیوندم
پنهان گریم به آشکارا خندم
ای دوست گمان مبر که من خرسندم
آگاه نه ای که چون نیازمندم
هر چند که این بند ز پای افکندم
دانم که بود بند چنین یک چندم
دربند هر آنچه می دهد خرسندم
کاین نعمت ها نبود پیش از بندم
من گریه بخنده در همیپیوندم
پنهان گریم بآشکارا خندم
ای دوست گمان مبر که من خرسندم
آگاه نهای که چون نیازومندم
چون صبح به خنده یک نفس خرسندم
چون ابر به گریه نیست کس مانندم
با خنده و گریهٔ کسم کاری نیست
بر خود گریم چو شمع و برخود خندم
ای دوست بمرگ آن چنان خرسندم
صد تحفه دهم اگر کنون بکشندم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.