کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۵ گل چو ز صبا حدیث رویت بشنود لبخند یی از سر رعونت بنمود تا لاجرمش صبا چنان زد بر روی کش گشت همه لب و دهن خون آلود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گل وقتی نسیم صبح (صبا) داستان زیبایی روی عاشق را میشنود، لبخندی با خودخواهی نشان میدهد. اما نسیم به قدری به گل ضربه میزند که همه لب و دهانش خون آلود میشود. این تصویر، نمادی از زیبایی و درد ناشی از عشق و جذابیت است.
هوش مصنوعی: وقتی نسیم صبحگاهی از زیبایی تو صحبت میکند، گلها با لبی خندان و در کمال خودخواهی به تو پاسخ میدهند.
هوش مصنوعی: باد صبا به شدت بر صورت او وزید و باعث شد که همه لبها و دهانش خونین شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
...
...
بفنود تنم بر درم و آب و زمین
دل بر خرد و علم به دانش بفنود
اول رخ خود به ما نبایست نمود
تا آتش ما جای دگر گردد دود
اکنون که نمودی و ربودی دل ما
ناچار ترا دلبر ما باید بود
ز اول که مرا عشق نگارم بر بود
همسایه به شب زناله من نغنود
کم گشت کنون ناله که عشقم بفزود
آتش چو همه گرفت کم گردد دود
آن دل ، که ببند عشق کس بسته نبود
عشق تو بیامد و ببست و بربود
ای ماه ز رشک روی تو ناخشنود
در حال دل بنده چه خواهی فرمود ؟
گر مرگ برآورد ز بدخواه تو دود
زآن دود چنین شاد چرا گشتی زود
چون مرگ ترا نیز بخواهد فرسود
از مرگ کسی چه شادمان باید بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.