گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
اوحدالدین کرمانی

دل گر نظری کند به روی تو کند

جان گر گذری کند به کوی تو کند

بیچاره کسی که جست و جوی تو کند

جان در سر سرّ گفت و گوی تو کند

کمال‌الدین اسماعیل

پیوسته دلم میل بسوی تو کند

نیک و بد خود به آرزوی تو کند

و آنجا که رخت با گل رعنا کو شد

رنگ رخ من پشتی روی تو کند

نجم‌الدین رازی

دل قبلهٔ جان جمال روی تو کند

جان از دو جهان روی به سوی تو کند

در دیده و جان مردمک دیده و دل

خاک کف پای سگ کوی تو کند

فیاض لاهیجی

خورشید چو ذرّه آرزوی تو کند

گردون شب و روز جستجوی تو کند

گُل در تو نمی‌رسد به خوبی هر چند

در خلوتِ غنچه مشق روی تو کند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه