دل خوی فراقفای غم خوردن کرد
در بندگیت هر چه توان کردن کرد
تا داشت رگی در تن و خونی در رگ
خدمت چو صراحی برگ گردن کرد
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دل خوی فراقفای غم خوردن کرد
در بندگیت هر چه توان کردن کرد
تا داشت رگی در تن و خونی در رگ
خدمت چو صراحی برگ گردن کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به احساس عمیق غم و جدایی اشاره میکند. او در بندگی و خدمت به معشوق خود هر چه در توان داشته، انجام داده است. تا زمانی که در بدنش رگی وجود داشته و خونی در رگها در جریان است، با عشق و ارادت به خدمت معشوق ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: دل به خاطر جدایی غم میخورد و در بندگی تو هر چه در توان داشت انجام داد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در وجودش زندگی و انرژی بود، به خدمت و فداکاری ادامه داد و با افتخار و احترام خود را تسلیم مأموریتش کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.