گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

مویی که ز فرق آن دلارای برفت

بر بود دل مرا وز ان پای برفت

گفتم که بگیرمش شبی چون بشنود

با آن همه پر دلی هم از جای برفت