هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناراحتی و درد خود سخن میگوید. او میگوید که در دل شب، صدای ناله و زاری او به گوش میرسد و حتی کسانی که خوابند نیز از حال او بیدار میشوند. اگر چشمان معشوق از درد او بیخبر است، این بیخبری خود نشاندهنده نوعی بیماری عاطفی است. به عبارتی، شاعر احساس میکند که دردش نه تنها او را آزار میدهد، بلکه بر دیگران نیز تأثیر میگذارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ناراحتی و درد خود سخن میگوید. او میگوید که در دل شب، صدای ناله و زاری او به گوش میرسد و حتی کسانی که خوابند نیز از حال او بیدار میشوند. اگر چشمان معشوق از درد او بیخبر است، این بیخبری خود نشاندهنده نوعی بیماری عاطفی است. به عبارتی، شاعر احساس میکند که دردش نه تنها او را آزار میدهد، بلکه بر دیگران نیز تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: من آنقدر در شب فریاد و ناله دارم که خوابآشفتگان از من بیدار میشوند.
هوش مصنوعی: اگر چشمان تو از حال من بیخبر است، ناآگاهی او هم دلیل بر بیخبری از درد من است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اندر همه دشت خاوران گر خاریست
آغشته به خون عاشق افگاریست
هر جا که پریرخی و گلرخساریست
ما را همه در خورست مشکل کاریست
هر چند که کارهای تو بسیاریست
از جزو به سوی کل شوی، آن کاریست
هر خاصیت که در دو عالم نقد است
در جوهر تو زان همه انموداریست
حاشا که به عالم از تو خوشتر یاریست
یا خوبتر از دیدن رویت کاریست
اندر دو جهان دلبر و یارم تو بسی
هم پرتو تست هر کجا دلداریست
از چرخ کبود بر دلم زنگاریست
وز دهر سیه سپید بردل باریست
این سرخی اشک و زردی چهره من
از خط بنفش سبزواری یاریست
بر ذکر تو دایماً زبانم جاریست
همراه تو دل به خواب و در بیداریست
از روی کرم نظر به حالم فرمای
کاین دل به غم عشق تو بس بازاریست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.