کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۲

بس که بشب مرا خروش و زاریست

در دیدۀ خفتگان ز من بیداریست

گر چشم ترا ز حال من نیست خبر

آن بی خبری او هم از بیماریست