شاه جهان ثانی صاحبقران که چرخ
از خاک درگهش بجهان آبروی داد
آمد بسیر گلشن لاهور چون بهار
گلهای خاطر همه را رنگ و بوی داد
ابر کفش که نایب دریای رحمتست
پنجاب را زمرحمت آبی بجوی داد
بر دیده های منتظران کرد موکبش
بنشست و قیمت مژه ها موبموی داد
تاریخ این عطیه کبری سپهر گفت
(پنجاب را سعادت جاوید روی داد)
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی شاه جهان ثانی، صاحبقران، است که با ورودش به گلشن لاهور، به آنجا زیبایی و طراوت بخشید. او به مانند بهاری است که رنگ و بوی جدیدی به گلها میدهد و با رحمتش بر پنجاب آبی میافکند. همچنین ورود او به نوعی نشانهای از سعادت و خوشبختی برای مردم آن دیار به شمار میآید. تاریخ این رویداد را به عنوان عطیهای عظیم از آسمان ثبت کرده است.
هوش مصنوعی: شاهی بزرگ و با عزت در جهان وجود دارد که به خاطر وجودش، زمین و آسمان به او افتخار میکنند و از کرامت او بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: به باغ لاهور همچون بهار، گلها با رنگ و عطر دلنواز خود دل همه را شاداب و خوشحال کردند.
هوش مصنوعی: ابر مانند فرشی است که جایگزین دریا و نماد رحمت خداوند است. در عوض رحمت الهی، زمین از باران سیراب میشود و آبی را برای زندگی تأمین میکند.
هوش مصنوعی: موکب گرانبهای او بر چشمان انتظار نشسته و ارزش اشکفتن مژهها را به آنها میدهد.
هوش مصنوعی: در تاریخ، این هدیه بزرگ آسمان اعلام شده است که سرزمین پنجاب به خوشبختی همیشگی دست یافته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.