ای سپهر از هجر یارم سوختی
زاریم دیدی و زارم سوختی
روز من کردی شب تار و چو شمع
زار در شبهای تارم سوختی
لاله رویی را ز من کردی جدا
دل به داغش لاله وارم سوختی
زآتشی کز نعل سم اسب جست
در پی آن شهسوارم سوختی
وعده دیدار او دادی مرا
جان به داغ انتظارم سوختی
آنچنان کز روغن افروزد چراغ
زآب چشم اشکبارم سوختی
هرکه جز جامی زجام لعل او
مست کردی وز خمارم سوختی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و نارضایتی ناشی از جدایی از معشوق خود میگوید. او بیان میکند که به خاطر فراق یار، روح و جانی زار دارد. شبها برای او تاریک شده و مانند شمعی در خاموشی میسوزد. جدایی از محبوبش دلش را میسوزاند و آرزوی دیدار او باعث ناراحتیاش است. شاعر همچنین به تأثیر اشکهایش بر روحش اشاره میکند و میگوید که نوشیدن زهر جدایی او را مست و بیخود کرده است. در کل، این شعر حس عمیق عشق و درد ناشی از فراق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ای آسمان، تو که از بیخبری و دوری یارم به شدت ناراحت و آشفتهای، آیا حالت مرا دیدی؟ من هم در این درد و فراق میسوزم و رنج میبرم.
هوش مصنوعی: تو روز مرا به شب تار تبدیل کردی و مانند شمعی در شبهای سیاه، در آتش سوختی.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبایت را از من گرفتند و دل به خاطر درد فراق تو مانند لاله به آتش سوخت.
هوش مصنوعی: از آتشی که از نعل سم اسب به هوا برخاست، من در پی آن سوارکار سوختم.
هوش مصنوعی: تو به من وعده دیدار دادی، اما حالا به خاطر انتظار طولانی، دلم آتش گرفته و رنج میکشم.
هوش مصنوعی: به خاطر اشکهای تلخ و فراوانی که ریختهام، مانند روغن که چراغ را روشن میکند، احساسات و دردهای قلبم را سوزاندهای.
هوش مصنوعی: هر کس غیر از جامی که از آن لعل اوست، مرا مست کرده و از درد خمارم سوزاندهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.