یار دروغ وعده بیباک من کجاست
شادی رسان خاطر غمناک من کجاست
هستم ز عقل و دعوی ادراک او بجان
آشوب عقل و آفت ادراک من کجاست
چاکم فتاد در جگر از زخم تیغ هجر
تا آن رفوگر جگر چاک من کجاست
مردم ز عشق و خاک وجودم به باد رفت
کس پی نمی برد که کنون خاک من کجاست
آتش همین به خرمن پاکان زند غمش
آن شعله درخور خس و خاشاک من کجاست
زآسیب زهر هجر مرا جان به لب رسید
آن از دولب خزانه تریاک من کجاست
جامی شکار تیر اجل گشت و آن سوار
هرگز نگفت آهوی فتراک من کجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.