رند دردی کش که با می دارد ایمانی درست
در ازل بسته ست با پیمانه پیمانی درست
در لباس شیشه تا می جلوه گر شد کم گذاشت
خلعت تقوا و توبه بر مسلمانی درست
گر دهد لب نوجوانی می ندانم چون گزم
پیریم چون در دهان نگذاشت دندانی درست
دامنم چاک از تو چون چینم گل از گلزار عیش
چیدن گل نیست آسان جز به دامانی درست
تا ز در مست و گریبان چاک بیرون آمدی
گشته صد پاره شدن بر هر گریبانی درست
نیم جان اندر بهای بوسه بسیاری کم است
کاشکی دور از تو ماندی در تنم جانی درست
گفته ای دارم درستی با تو صد چندان که تو
صد ره این گفتی ولیکن نیست چندانی درست
بهر عرض حال خود جامی به خوبان جهان
کرده سرگردان به هر اقلیم دیوانی درست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما به کفر زلف او داریم ایمانی درست
بابت پیمان شکن عهدی و پیمانی درست
گر چه چشم می گویدم جویم دلت لیکن که یافت
قول مستی راست عهد نامسلمانی درست
عهدها بندد که سازم عاقبت دل با تو راست
[...]
عشق کو تا نو کنم با درد پیمانی درست
از فغان در شهر نگذارم گریبانی درست
با وجود آن که عشق آورد صد داروی تلخ
بهر درد ما نشد اسباب درمانی درست
تا نبردم صد شکاف از دست، گریبانم نهشت
[...]
سرنزد از بلبلم هر چند دستانی درست
ناله ام نگذاشت در گلشن گریبانی درست
گر چه دایم در شکستم بود چشم شور خلق
شور من نگذاشت در عالم نمکدانی درست
بلبل از آوازه عالم را گلستان کرده بود
[...]
عاشقان را با پریشانی ست پیمانی درست
نقش ما بنشسته با زلف پریشانی درست
حسن شوخش پرده برگیرد اگر از روی کار
در جهان باقی نمی ماند گریبانی درست
عاجز است از عهدهٔ تعمیر او میخانه ها
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.