شیوه عقل از دل دیوانه بیرون کردنیست
ناموافق هرچه هست از خانه بیرون کردنیست
هرچه شد در دل گره از مصلحت بینی عقل
از درون با نعره مستانه بیرون کردنیست
گر کند مشاطه مویی بر تو کج از دست او
شانه نی نی دست او از شانه بیرون کردنیست
چون شماری عشق ورزان را دم از زاهد مزن
از حساب آشنا بیگانه بیرون کردنیست
دل ز حرف عشق پر، افسون عقل از وی بشوی
از جوار مصحف این افسانه بیرون کردنیست
بزمگاه دردنوشان را سفالین کوزه بس
کاسه کاشی ازین کاشانه بیرون کردنیست
نظم جامی گوهر آمد فکرت صافی صدف
زین صدف آن گوهر یکدانه بیرون کردنیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.