کهن رواق فلک منزل اقامت نیست
حریم کجروشان جای استقامت نیست
نشسته شاد به بزم طرب بدان ماند
که خواجه معتقد نشئه قیامت نیست
به شیخ شهر شو ای سالک کرامتجوی
که رند مصطبه را طاقت کرامت نیست
ز غیر باده پرستی دلا پشیمان باش
که توبه پیش محقق بجز ندامت نیست
به حکم عقل بود عاشقی جنایت لیک
جنایتی که در او بر کسی غرامت نیست
بود علامت عرفان ز اعتراض اعراض
نه عارف است مقلد کش این علامت نیست
به چارسوی ملامت قدم منه جامی
که مأمنی بهت از گوشه سلامت نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفاهیم زندگی، عشق و عرفان میپردازد. شاعر به ناپایداری دنیا و عدم ثبات اوضاع اشاره میکند و میگوید که در این دنیا جایی برای استقامت و ثابت قدمی وجود ندارد. او به سالکانی که به دنبال کرامت هستند، توصیه میکند که سراغ شیخ شهر بروند، چرا که رندها نمیتوانند از کرامتهای واقعی بهرهمند شوند.
شاعر هشدار میدهد که از بادهپرستی پشیمان باشند، زیرا توبه واقعی تنها با ندامت ممکن است و اشتباهاتی که در عشق رخ میدهد، ممکن است بدون خسارت بمیرند. در نهایت، او تاکید میکند که عارف واقعی آن کسی است که از تقلید بپرهیزد و به حقایق عمیقتر توجه کند. او به کسی که به ملامت و سرزنش دچار است، توصیه میکند که از محیطهای امن و آرام دوری کند، زیرا جایی برای پناهندگی در این دنیا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: سقف کهنه آسمان جای ماندن نیست و قلمرو کسانی که در راستا ندارند، جایی برای ایستادگی فراهم نمیکند.
هوش مصنوعی: در یک جمع شاد و سرمست، فردی نشسته است که مانند کسی میماند که به وقوع قیامت اعتقادی ندارد و بیخیال از عواقب آن به تفریح و خوشگذرانی مشغول است.
هوش مصنوعی: ای سالک جویای کرامت، به سراغ شیخ شهر برو، زیرا که انسان زاهد و پارسا توانایی تحمل کرامتها و فضایل رند را ندارد.
هوش مصنوعی: دل، از غیر بادهپرستی پشیمان باشد، زیرا در حضور حقیقتجویان، توبهای جز ندامت و پشیمانی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: عشق به خاطر عقل، نوعی جرم به حساب میآید، اما این جرمی است که کسی به خاطر آن دچار عذاب یا خسارت نخواهد شد.
هوش مصنوعی: علامت واقعی عرفان، در شناخت و درک عمیق به وجود میآید نه در تقلید. بنابراین کسی که فقط از روی تقلید به عرفان میپردازد، در واقع درک درستی از آن ندارد و این علامت را نمیشناسد.
هوش مصنوعی: به هر سو و هر طرفی از ملامت و سرزنش پا نگذار، چرا که در هیچ گوشهای از سلامت و امنیت، برای تو پناهی وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سکون خاطر من بی تو سرو قامت نیست
چو باد یک نفسم بی تو استقامت نیست
به جرم عشق اگر من سزای سوختنم
تو خود بسوز مرا حاجت قیامت نیست
بجان دوست که گر صد هزار سرو بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.