ای سر کوی تو اقلیم بلا
دل در او جان کرده تسلیم بلا
بهر طفلان ره عشقت ز خط
عارض تو لوح تعلیم بلا
شحنه حسنت ز زلف تار تار
کرده بر عشاق تقسیم بلا
جدول خونین ز اشک ما کشد
چون نویسد عشق تقویم بلا
تا بلا نام تو شد بر عافیت
می کنم پیوسته تقدیم بلا
چون بلا از توست جان آید برون
از حریم تن به تعظیم بلا
دل فکن جامی درآن زلف و مترس
در بلا بهتر که در بیم بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و بلاهای ناشی از آن اشاره دارد. شاعر به سر کوی محبوبش اشاره میکند که در آن دلی تسلیم بلاها شده است. او عشق را به عنوان معلمی میداند که راه را برای دیگران روشن میکند. زیبایی محبوب در تقسیم بلا میان عاشقان نقش دارد و اشکهای عاشقان به نوعی تقویم بلا را مینویسند. شاعر بیان میکند که اسم محبوب بر عافیت قرار گرفته و او همیشه آماده تقدیم بلا به خاطر محبوبش است. نهایتاً، او توصیه میکند که در این درد و بلا، دل را به دست زلف محبوب بسپارد و از بلا نترسد، زیرا در بلا بودن بهتر از بیم بلاست.
هوش مصنوعی: ای آستان تو محل درد و رنج است و دل من به ضرورت در آنجا کاملاً تسلیم مشکلات و سختیها شده است.
هوش مصنوعی: برای کودکان عشق تو، خط صورتت درسی از درد و بلا نوشته است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو با زلفهای درهم و پیچیدهات، عشقورزان را به دو دسته تقسیم کرده و بر آنها سختی و رنج میآورد.
هوش مصنوعی: عشق به قدری درد و رنج به ما میدهد که گویی اشکهای ما جدولهای خونینی را میسازند، چون هر چه که عشق بر ما مینویسد، روزهای سخت و بلا را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: من چون نام تو بر درد و مشکلت برساند، به طور مداوم در عافیت خود تقدیم بلا میکنم.
هوش مصنوعی: زمانی که خطر و مصیبت از سوی توست، جان انسان از حریم وجودش خارج میشود تا به احترام آن مصیبت سجده کند.
هوش مصنوعی: دل را در میان زلف او بینداز و نترس، زیرا درگیر شدن با سختیها بهتر از زندگی با ترس و اضطراب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.