دل سپردم به دلبری که مپرس
سرو قدی سمنبری که مپرس
با رقیبان همه وفا و کرم
با اسیران ستمگری که مپرس
مردم چشمم ازخیال لبش
شد توانگر به گوهری که مپرس
می رسد دمبدم ز غمزه او
بر دلم زخم نشتری که مپرس
طوطی تلخ کامم از غم هجر
آرزومند شکری که مپرس
ای که پرسی ز قبله نظرم
طلعت ماه منظری که مپرس
او به خوبی سمر شد از جامی
جامی از وی سخنوری که مپرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.