آن که بودی آفتاب آسا جهان پر نور ازو
روز شادی بر جهانی شد شب غم دور ازو
بود عالم چون تن و او جان چو جان از تن برفت
بعد ازین تن را چه امکان زیستن مهجور ازو
گرچه شد از فرقت او عالم صورت خراب
ماند وقت اهل معنی جاودان معمور ازو
در قباب عزتش هر چند پنهان داشتند
صد کرامت بین به هر شهری کنون مشهور ازو
گر نه تمکین شریعت دادیش تسکین حال
سرزدی در دار دنیا حالت منصور ازو
چون به ذاکر داشتی همت گه تلقین ذکر
صورت وحدت گرفتی ذاکر و مذکور ازو
بود عیسی دم که مردم یافتی از وی شفا
صد دل رنجور یک دل ناشده رنجور ازو
خواجه ای کش معنی فقر از ازل همراه بود
ناصرالدین نصرة الدنیا عبیدالله بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.