شمارهٔ ۸۷۵
منم اکنون به سر کوی وفا خاک شده
هر چه جز عشق تو ز آلایش آن پاک شده
مرهم ریش کسانی و ازین درد مرا
سینه مجروح و دل افگار و جگر چاک شده
تند مخرام و ببین هر طرفی شیفته ای
فتنه بر شیوه آن قامت چالاک شده
منکر عشق مشو خواجه که بدنامی عشق
همه زین هرزه روی چند هوسناک شده
شعله در خوشه پروین زده و خرمن ماه
شرری کز دل گرمم سوی افلاک شده
چشم مست تو که می داشت به مردم نظری
دور ما آمده خونخواره و بی باک شده
هم عنان با دگرانی تو و مسکین جامی
مانده از دور دلی بسته فتراک شده
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...