از هر که نامت ای بت غماز بشنوم
خواهم که بازگوید تا باز بشنوم
صد ره حکایت تو به پایان اگر رسد
خواهم که بار دیگر از آغاز بشنوم
تعلیم غمزه تو بود هر کجا که من
قانون سحر و قاعده ناز بشنوم
هر شب به پای روزن و بام تو جا کنم
باشد که چون سخن کنی آواز بشنوم
خواهم به نرد عشق تو نقد دو کون باخت
تا کی فسون عقل دغاباز بشنوم
هر صبحدم ز شوق قدت سوی باغبان
آیم حدیث سرو سرافراز بشنوم
جامی نهفته دار غمش را میان جان
مپسند کز زبان کس این راز بشنوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و زیبایی معشوقهاش اشاره میکند و از دیگران میخواهد که در مورد او بگویند. او میگوید که هرچقدر هم که داستانهای عشقش به پایان برسد، همچنان مشتاق شنیدن آنهاست. شاعر خواهان آموختن از جذابیت و ناز معشوقهاش است و هر شب در انتظار گفتوگو با او به سر میبرد. او به عشق خود پایبند است و معتقد است که نمیتواند رازهای عشقش را از کسی بشنود، بلکه باید خود تجربه کند. به طور کلی، شعر بیانگر شوق و عمیق بودن احساسات عاشقانه شاعر است.
هوش مصنوعی: هر بار که نام تو، ای معشوق فریبنده، به گوشم برسد، دوست دارم که دوباره بگویند تا بتوانم باز هم بشنوم.
هوش مصنوعی: اگرچه داستان تو به انتها برسد، من میخواهم که دوباره از ابتدا بشنوم.
هوش مصنوعی: هر کجا که قانون سحر و نشانههای ناز را بشنوم، به یاد غمزههای تو میافتم و میفهمم که درس آنها را از تو گرفتهام.
هوش مصنوعی: هر شب در کنار روزن و سقف منزل تو مینشینم تا شاید وقتی که سخن بگویی، صدایت را بشنوم.
هوش مصنوعی: برای عشق تو، تمام داراییام را فدای میکنم تا دیگر از فریب عقل و دروغهای آن چیزی نشنوم.
هوش مصنوعی: هر روز صبح به شوق زیبایی تو به باغ میروم تا داستان سرو بلند و باوقار را بشنوم.
هوش مصنوعی: غم و اندوه را در دل خود نگهدار و آن را به کسی نگو، چون از زبان هیچکس این راز را نخواهم شنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.