شخصی ده درم بر جوحی دعوی کرد. قاضی پرسید که گواه داری؟ گفت: نی گفت: سوگندش دهم. گفت: سوگند وی را چه اعتبار:
هر لحظه خورد هزار سوگند دروغ
زان گونه که در بادیه اعرابی دوغ
جوحی گفت: ای قاضی مسلمانان! در مسجد محله ما امامی است پرهیزگار راست گفتار نیکوکردار، وی را بطلب و به جای من سوگند ده تا خاطر این مرد قرار گیرد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شخصی به قاضی گفت که ده درم از جوحی طلبکار است، اما از گواهی خبری ندارد. قاضی خواست که سوگند بخورد، اما جوحی گفت که سوگند او اعتباری ندارد زیرا ممکن است هزاران بار دروغ سوگند بخورد. جوحی پیشنهاد داد که قاضی امام پرهیزگار و راستگویی که در مسجد محلهشان است را بخواهد تا به جای او سوگند بخورد و این کار باعث آرامش خاطر او شود.
هوش مصنوعی: شخصی ادعا کرد که ده درم بر یک موضوع خاص دارد. قاضی از او پرسید آیا شاهدی دارد؟ او پاسخ داد که نه. قاضی سپس گفت که او را به سوگند میسازد. فرد ادعا کرد که سوگند او چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: هر لحظه هزاران دروغ میگوید، مانند اعرابی که در بیابان دوغ مینوشد.
هوش مصنوعی: جوحی به قاضی مسلمانان گفت: ای قاضی! در مسجد محله ما امامی وجود دارد که انسان پرهیزکاری است و راستگو و نیکوکار است. او را بخوان و به جای من سوگند بده تا دل این مرد آرام شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.