بخش ۱۰ - در تمدح سلطانی که به موجب مدح السلطان یستنزل الامان مدحت او طیب زندگانی را ضمان است و مادح او از فوت امانی در امان
جهان یکسر چه ارواح و چه اجسام
بود شخص معین عالمش نام
بود انسان درین شخص معین
چو عین باصره در چشم روشن
درین عین آن که چون انسان عین است
جهان مردمی سلطان حسین است
به زیر این خمیده طاق مینا
دو چشم آدمیت زوست بینا
خوشا چشمی که بینایی ازو یافت
به بینایی توانایی ازو یافت
فلک صد چشم دارد بر ره او
که چشم خود کند منزلگه او
ز روی اوست روشن چشم عالم
به بوی اوست گلشن خاک آدم
به حسن خلق و لطف خلق بی قیل
بود یوسف درین مصر فلک نیل
در اصلابش کرم رسمی قدیم است
کریم ابن الکریم ابن الکریم است
سزد گر از کمال خوبی او
کند پیر فلک یعقوبی او
ز کف بحر نوال آورده در مشت
کشیده جویباری از هر انگشت
دو صد کشت امل در هر دیاری
شده سرسبز از هر جویباری
ز دستش کابر و یم هستند ازان کم
خروشان باشد ابر و کف زنان یم
نموده لمعه ای از زرفشان تیغ
نهفته تیغ خود خورشید در میغ
چو گشته برق تیغش پرتوافکن
جهان را کرده چون خورشید روشن
دو دم یک برق را گرچه بقا نیست
بقا از تیغ او یکدم جدا نیست
بقای او فنای تیرگی هاست
نیاید روشنی با تیرگی راست
ز عدل او به وقت خواب شبگیر
کند نطع از پلنگ خفته نخچیر
ز شبگردی چو یابد گرگ مالش
نهد از دنبه میشش گرد بالش
پی جذب محبت چنگل باز
شود قلاب مرغ تیز پرواز
درخت بیشه ای پر شاخ و پیوند
اگر شاخ گوزنی را کند بند
کند شیر ژیان مشکل گشایی
به پنجه بخشد از بندش رهایی
کمینگاه بد اندیشان بی باک
بود ز اندیشه ناایمنی پاک
اگر یک تن بود چون مهر انور
ز مشرق تا به مغرب طشتی از زر
نیارد هیچ عور از درع پرهیز
که در طشت زر او بنگرد تیز
چو صبح آنجا که لطف او بخندد
چو ظلمت ظلم از آنجا رخت بندد
چو برق آنجا که قهرش بر فروزد
به یک شعله جهانی را بسوزد
خداوندا به پیران جوانبخت
که تا هست آسمان چتر و زمین تخت
به زیر پای تخت شاهیش باد
به تارک چتر ظل اللهیش باد
فلک با چتر او در چاپلوسی
زمین با تخت او در خاکبوسی
خراب آباد عالم باد معمور
به اولاد کرامش تا دم صور
به تخصیص آن که چرخ آمد مطیعش
زمان را تاج سر نام بدیعش
زمانش آن عجم از وی مشرف
به تعریف عرب بادا معرف
جهان را تا بلندی هست و پستی
مباد این نام پاک از لوح هستی
دگر شهزاده کز بخت مظفر
به طفلی شد طفیلش تخت و افسر
خرد چون دید جاه و احترامش
همی کرد آرزو نقشی ز نامش
درین میدان که بادا خالی از درد
فلک طاس تهی را پر فرح کرد
ز بزمش خور یکی زرین قدح باد
دلش چون نام دایم پر فرح باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف جهانی میپردازد که همه چیز در آن به نوعی با وجود انسان ارتباط دارد. انسان به عنوان موجودی خاص و دارای بینایی، جهان را مشاهده میکند و با مشاهدهاش، به درک بیشتری از حقیقت و زیباییهای خلقت میرسد. شاعر به توانایی و خوبیهای انسان اشاره میکند و از صفات منحصر به فرد او میگوید. همچنین به قدرت و عدل الهی اشاره شده و بیان میکند که چگونه خداوند از تاریکیها روشنی میآورد و حسن و نیکی را در جهان پراکنده میکند. در نهایت، شاعر آرزوی آبادانی و فراوانی نعمتها را برای نسلهای آینده و حفظ نام و یاد الهی و انسانی میکند.
هوش مصنوعی: جهان به طور کلی مجموعهای از ارواح و اجسام است که هر یک شخصیت خاص خود را دارند و به همین دلیل به آنها عالم میگویند.
هوش مصنوعی: انسان در این فرد خاص مانند چشم بینا در دیدگان روشن است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، همانطور که انسانها واقعی و ملموس هستند، جامعه بشری نیز همانند یک پادشاه قدرتمند است که حسین را نمایندگی میکند.
هوش مصنوعی: زیر این قوس زیبا و خمیده، دو چشم وجود انسان به وضوح به تماشا نشستهاند.
هوش مصنوعی: چقدر خوب است چشمی که قادر است ببیند و از این بینایی توانمندی و قدرت دریافت کند.
هوش مصنوعی: هزاران نگاه به راه او دوخته شده است، بهطوری که هر کسی که چشمش را به او بیفکند، میتواند به مقصد و خانهاش برسد.
هوش مصنوعی: چشمهای جهان به خاطر زیبایی او روشن است و رایحه دلانگیز اوست که بوی باغ و گلستان آدمی را به مشام میرساند.
هوش مصنوعی: یوسف با حسن خلق و مهربانیاش در این سرزمین مانند نهر نیل درخشان است و هیچگونه تردیدی دربارهی خوبیاش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در خانوادهاش، خصلت نیکو و چیزهای خوب نسل به نسل منتقل شده است و او خود نیز از خاندان بزرگی با احترام و کرامت بسیار است.
هوش مصنوعی: اگر که ستارههای آسمان از زیبایی و کمال او قدری غبطه بخورند، این امر شایسته است و سزاوار آن است.
هوش مصنوعی: از دل دریا، گوهرهایی را به دست آورده و هر انگشتش جویباری از آنهاست.
هوش مصنوعی: در هر گوشهای از زمین، دوصد کشت امید به بار نشسته و از هر جوی آبی، سرسبزی و زندگی سرازیر شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف اثرات یک نفر بر روی دیگران میپردازد. به این معنا که اگر شخصی بخواهد، میتواند بر شرایط و محیط خود تاثیر بگذارد. به عبارتی، او به مانند یک رود پرخروش و رعد و برق است که بر دیگران تأثیر میگذارد و باعث تغییر در خلق و خوی آنان میشود. در نتیجه، این یک اشاره به قدرت و تأثیرگذاری فرد بر دیگران است.
هوش مصنوعی: تیغی که در پشت ابرها پنهان است، مانند درخشش خورشید، نور و زیبایی خود را نمایان کرده است.
هوش مصنوعی: زمانی که تیغ او مانند برق میدرخشد، تمام جهان را روشن میکند و همچون خورشید میتابد.
هوش مصنوعی: اگرچه زندگی دو دم از یک برق پایدار نیست، اما وجود او به خاطر تیغش حتی یک لحظه هم جدا نخواهد شد.
هوش مصنوعی: وجود او سبب نابودی تاریکیهاست و نمیتواند روشنایی به همراه تیرگی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: از انصاف و عدالت او، در زمان خواب شب، دمی از خواب پلنگی که در خواب است، بهرهبرداری میکند.
هوش مصنوعی: اگر گرگ در شب به شکار برود، وقتی به مال خود میرسد، با دنبه پشم گوسفند خود را میپوشاند و به خواب میرود.
هوش مصنوعی: به دنبال جلب محبت، درختان جنگل به هم نزدیک میشوند و قلاب پرندهای که با سرعت پرواز میکند، به آنها میافتد.
هوش مصنوعی: اگر درختی پرشاخ و برگ، شاخ گوزنی را قطع کند، به این معنی است که قدرت و تاثیری که دارد، میتواند به راحتی چیزی مهم را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: شیر قدرتمند در مواجهه با مشکلات، با استفاده از چنگال خود به دیگران کمک میکند و آنها را از رنج و بند رهایی میبخشد.
هوش مصنوعی: محل جاسوسی بداندیشان، جایی بیپروا و آزاد از ترس و نگرانی است.
هوش مصنوعی: اگر یک نفر مانند خورشید از مشرق تا مغرب باشد، گویی طشتی از طلاست.
هوش مصنوعی: هیچ عیبی از لباس زره (درع) به چشم نمیآید، چون وقتی به آنی (طشت زر) نگاه کند، بیدرنگ زیباییاش را میبیند.
هوش مصنوعی: زمانی که صبح فرامیرسد و نعمت و لطف او خود را نمایان میکند، تاریکی و بدی از آنجا دور میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که خشم او مانند برق به جامعه نمایان شود، با یک شعله میتواند جهانی را نابود کند.
هوش مصنوعی: پروردگارا، به سالمندان خوشبختی که تا زمانی که آسمان بالای سر و زمین زیر پا وجود دارد، دعا میکنم.
هوش مصنوعی: باد در زیر پای تخت پادشاه باشد و بر روی چتر او سایه افکن باشد.
هوش مصنوعی: آسمان با چتر او به زمین احترام میگذارد و زمین با تخت او به خاکورزی متعهد است.
هوش مصنوعی: به امید اینکه جهان خراب شود، اما سرزمینهایی که به دست فرزندان نیکوکار آباد شدهاند، تا روز قیامت باقی بمانند.
هوش مصنوعی: زمانی که همه چیز بر وفق مراد بود و چرخ روزگار به فرمان او درآمد، نام او در اوج عظمت و زیبایی قرار گرفت.
هوش مصنوعی: زمانی که عجم (غیر عربها) در تعریف و توصیف عربها برتری و تسلط داشته باشد، آن زمان برای آنها مناسب است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا دارای بلندیها و پستیها است، این نام پاک از وجود و هستی از بین نرود.
هوش مصنوعی: شاهدی دیگر از شانس خوب، بچهای به دنیا آمده است که به خاطر او تاج و تخت به او داده شده است.
هوش مصنوعی: وقتی عقل و خرد دید که مورد احترام و جایگاه ویژهای قرار دارد، آرزو کرد که نامش ثبت و به یادگار باقی بماند.
هوش مصنوعی: در این عرصه، جایی که آسمان بیدرد است، هیچ چیز نمیتواند خوشحالی را برای موجودات بیسر و سامان به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: از مهمانی او یک جام طلایی بگیر و امیدوار باش که دلش همیشه خوش و شاداب باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.