ای ز تو اهل نظر تیز بصر
کارت از قاعده عدل بدر
غایت کار تو نتوان دانست
کنه اسرار تو نتوان دانست
بس که پختیم درین نکته هوس
اینقدر شد ز تو دانسته و بس
کانچه آید ز درت در همه باب
عین حکمت بود و محض صواب
وجه آن لیک معین نشود
جز به تعیین تو روشن نشود
پایه تیره دلان پست ز توست
هر کجا روشنیی هست ز توست
روشنی بخش دل جامی را
گل نشان آب و گل جامی را
زان دلش شمع منور گردان
زین دمش غالیه پرور گردان
تا ازان نور هدایت ریزد
یا ازین عطر عنایت بیزد
بر حریفان پسندیده خویش
خاصه بر مردمک دیده خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.