گنجور

 
جمال‌الدین عبدالرزاق

دل قصد وصال دلکشی کرد و برفت

خود را بفدای مهوشی کرد و برفت

چون نوبت روز ناخوشی پیش آمد

جانم زمیانه شبخوشی کرد و برفت

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode