جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷ هر چند که شد گرمی بازار تو سست هرگز نشدم بمهر در کار تو سست این کین تو چون سرین سیمین تو سخت وی عهد تو همچو بند شلوار تو سست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: ایران زمین، هر چند که بازار عشق تو سرد و سست شده، من هرگز در محبت تو سست نشدم. کینهات همچون دیوانگی بر من سنگینی میکند، ولی عهد و پیمان تو به اندازه بند شلوار، ضعیف و سست است.
هوش مصنوعی: اگرچه بازار محبت و توجه تو به سردی گرایید، اما من هیچگاه در عشق و دلبستگیام به تو تردید نکردم.
هوش مصنوعی: این کینهای که از تو دارم، مانند نقرهای خالص و سخت است، اما پیمان تو مانند بند شلواری سست و ناپایدار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر چند که شد تیزی بازار تو سست
هرگز نشوم به مهر در کار تو سست
[بیت دوم این شعر جا افتاده]
[بیت دوم این شعر جا افتاده] ... ار تو سست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.