گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جمال‌الدین عبدالرزاق

دوش در گلستان سحرگاهی

پرده برداشت غنچه ناگاهی

چشم بلبل بر او فتاد از دور

کرد ربی و ربک اللهی

گل بصد لطف گفت خندانش

برگ مهمان بساز یک ماهی

گفت نرگس فدای مقدم گل

شکل این شش ستاره و ماهی

بهر گل دارم این ببار آری

چه کند سیم؟ عمر کوتاهی

بر نرگس دوید بلبل و گفت

که تو بر لشگر چمن شاهی

عاشقی مفلسم حریف بدست

وجه یک ماه چاره راهی

منم امروز از زر و سیمت

وامخواهی برای دلخواهی

تا بآن عاشقیت آموزم

تا کنم مطربیت گه گاهی