گنجور

 
جلال عضد

خداوند! تویی ک اوراد مدحت

بر افلاک و عناصر فرض باشد

به جنب سرعت عزم عنانت

سما سنگین عنان چون ارض باشد

برون است از کمیّت جودت آری

غرض عاری ز طول و عرض باشد

غرض از مایۀ تصدیع بیت است

که بر رأی منیرت عرض باشد

کسی کز تیغ او خور مایه دار است

روا داری که او را قرض باشد