صبا تو حال دل خسته با نگار بگو
حدیث روز غم ما به غمگسار بگو
اگر ملول نگردد ز من بپرس نهان
و گر بپرسدت از من به آشکار بگو
که بی وصال تو جانم به لب رسید ز غم
بیا به غور دلم رس تو زینهار بگو
بگو که ای بت سیمین عذار سنگین دل
مرا به درگه تو از چه نیست بار بگو
چو روزگار برآشفته ام چرا با ما
به جان رسید دل از جور روزگار بگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.