ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دیدن
بی روی دلارایش عالم نتوان دیدن
بازآی که بازآید در دیده مرا نوری
چون روی ترا بینم در صورت جان دیدن
هم دیده شود روشن هم روح بیفزاید
در سرو نظر کردن در آب روان دیدن
تا کی به کنار آید آن سرو گل اندامم
در عشق بسی گنجد خود را به میان دیدن
هرکس که به دریا زد روزی قدمی داند
کاو را نبود ممکن از سود و زیان دیدن
در باغ چه خوش باشد صبحی و نوای چنگ
از گل چمنی رنگین با سرو چمان دیدن
گفتم مرو از پیشم چون عمر و دمی بنشین
زان رو که نمی شاید مرگی به عیان دیدن
گفتم بود آن روزی کاو را بتوانم دید
گفتا به رخ خورشید از دور توان دیدن
چون برگذری روزی گر رستم دستانت
بیند بتواند باز در دست عنان دیدن
ای دل به چه در بندی در عالم جانبازان
طیران هوا می کن در بند جهان دیدن
در کوی وفاداری تن در ده و دم درکش
زنهار مگردان روی از تیر و سنان دیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر فارسی زبان به ابراز longing (آرزو و اشتیاق) و عشق به معشوق میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که بدون دوست و معشوق، دیدن جهان بیمعناست و هیچ زیبایی در آن وجود ندارد. او خواهان این است که معشوق دوباره به زندگیاش بازگردد تا نور و روشنی به چشمش برگردد و روحش تازه شود.
شاعر به دنبال زیباییهای عشق و عشقورزی است و میگوید که عشق به معشوق میتواند انسان را به اوج برساند. او در انتها به وفاداری و تعهد در عشق تأکید میکند و بر این نکته پافشاری میکند که در عالم عشق باید پایدار باشد و از عشق خود دور نشود.
شاعر به تنهایی و مرگ نیز اشاره میکند و به نوعی بر اهمیت بقا در عشق تأکید میورزد. به طور کلی، این شعر بیانگر احساسات عمیق، زیبایی عشق و پیوند آن با زندگی است.
هوش مصنوعی: ای چشم، تو نمیتوانی بدون دوست به تماشای جهان بنشینی، زیرا بدون دیدن چهرهی دلخواهش، نمیتوان به حقیقت عالم پی برد.
هوش مصنوعی: برگرد و دوباره به من برسان که در چشمانم نوری مانند چهره تو خواهد درخشید، وقتی که روح را ببینم.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که وقتی به مظهر زیبایی، مانند درخت سرو، با دقت و توجه نگاه کنیم، از آن نور و روشنی میگیریم و روحمان تازه میشود. دیدن جریان آب نیز موجب افزایش درک و احساسات مثبت میگردد.
هوش مصنوعی: تا چند میتواند آن سرو خوشاندام در کنار باقی بماند؟ در عشق، خیلی بیشتر از آنچه که فکر میکنی، میتوان خود را در دل دیدن گنجاند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دریا برود، روزی میداند که چه راهی را انتخاب کند. زیرا او نمیتواند از سود و زیان خود بیخبر باشد.
هوش مصنوعی: صبحی خوش در باغی دلنشین با صدای دلانگیز ساز چنگ، در کنار گلهای رنگارنگ و سروهای راستقامت را میتوان دید.
هوش مصنوعی: به او گفتم که از نزد من نرو، چرا که چند لحظهای کنار بنشین. این را بگویم که هیچکس نمیتواند مرگ را بهطور عیان و واضح ببیند.
هوش مصنوعی: گفتم آن روز خواهد رسید که میتوانم او را ببینم. گفت: میتوان از دور، حتی چهره خورشید را هم دید.
هوش مصنوعی: اگر روزی به رستم دستان بگذری و او تو را ببیند، میتواند دوباره عنان زندگیات را در دست بگیرد و از نو مسیر را به دست بگیرد.
هوش مصنوعی: ای دل، چرا خود را به این دنیا وابسته میکنی؟ در جهانی که آزادگان در آن پرواز میکنند، به تماشای زوایای زندگی نپرداز.
هوش مصنوعی: در مسیر وفاداری، خود را تسلیم کن و از نفس خود بپرهیز. از دیدن تیر و شمشیر، بپرهیز و روی خود را برنگردان.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.