همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۶۸ بنشسته بدیم ما دو شهباز به هم کردیم به کوه و دشت پرواز بهم هر یک به رهی دگر برون افتادیم تا خود به کجا رسیم ما باز به هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، دو پرنده (شهباز) به هم نشستهاند و تصمیم میگیرند که در آسمان و طبیعت پرواز کنند. هر کدام از آنها به سمت راهی متفاوت میروند، اما هدف نهاییشان این است که دوباره به هم برسند.
هوش مصنوعی: ما مانند دو پرنده قوی و شجاع کنار هم نشستهایم و با هم به پرواز درآییم، به سمت کوهها و دشتها.
هوش مصنوعی: ما هر کدام به راهی جدا رفتهایم و نمیدانیم به کجا خواهیم رسید، اما در نهایت دوباره به هم خواهیم رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر کوزه که بیخود به دهان باز نهم
گوید بشنو تا خبری باز دهم
من همچو تو بوده ام درین کوی ولی
نه نیست همی گردم ونه باز رهم
از خطّ تو شد بنفشه را پشت بخم
و آمد ز پریشانی از آن سان برهم
کز زلف تواش باز نمی دانستم
چون دیدمشان در پس گوش تو بهم
مانند قلم سپید کار سیهم
گر همچو قلم سرم بری سر ننهم
چون سر خواهم به ترک سر خواهم گفت
چون با سر خود ز سر او شرح دهم
چون میکشد آن طیرهٔ خورشید و مهم
من نیز به ذل و حیف تن در ندهم
باری دو سه بوسه بر دهانش بدهم
وانگه بکشد چو میکشد بر گنهم
گر دل بهوای گوهر و در ندهم
بر جان غم غرق و زحمت پرندهم
تا مرغ دل از دانه شهوت نپرد
از دام چهار تیر عنصر نرهم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.