گنجور

 
هجویری

بدان که هریکی را از ایشان در سماع مرتبتی است و ذوق آن بر مقدار مرتبهٔ ایشان باشد؛ چنان‌که تایب را هرچه شنود ورامدد حسرت و ندامت شود و مشتاق را مایهٔ شوق رؤیت و مؤمن را تأکید یقین، و مرید را تحقیق بیان و محب را باعث انقطاع علایق و فقیر را اساس نومیدی از کل و مثال اصل سماع همچون آفتاب است که بر همه چیزها برافتد و هر چیزی را به مقدار مراتب آن چیز از آن ذوق و مشرب باشد: یکی را می‌سوزد و یکی را می‌فروزد و یکی را می‌نوازد و یکی را می‌گدازد.

و این جمله طوایف که گفتم اندر تحقیق آن بر سه مرتبت‌اند: یکی مبتدیان، دیگر متوسطان، سدیگر کاملان. و من اندر شرح حال هر یک اندر سماع فصلی بیارم تا به فهم تو قریب‌تر باشد.