گنجور

 
هجویری

و منهم: اختیار اهل حرمین و جملهٔ مشایخ را قرّة عین، ابوعبداللّه محمد ابن الفضل البلخی، رضی اللّه عنه

از جلّهٔ مشایخ بود و پسندیدهٔ عراق و خراسان بود. مرید احمدبن خضرویه بود وابوعثمان حیری را به وی میلی عظیم بود. وی را از بلخ بیرون کردند متعصبان از برای عشق مذهب. وی به سمرقند شد و عمر آن‌جا گذاشت.

از وی می‌آید که گفت: «أَعْرَفُ النّاسِ باللّهِ أَشَدُهُم مُجاهَدَةً فی أوامِرِهِ و أَتْبَعُهُم لِسُنَّةِ نَبیِّه.» یعنی بزرگترین اهل معرفت مجتهدترین ایشان باشد اندر ادای شریعت و با رغبت‌ترین اندر حفظ سنت و متابعت و هرکه به حق نزدیک‌تر بود بر اوامرش حریص‌تر بود و هرکه ازوی دورتر بود از متابعت رسولش دورتر بود و معرض‌تر.

از وی می‌آید که گفت: «عَجِبْتُ مِمَّنْ یَقْطَعُ البَوادِیَ والقِفارَ و المَفاوِزَ حتّی یَصّلَ إلی بَیْتِه و حَرَمِه؛ لِأنَّ فیه آثارَ أنبیائِه، کَیْفَ لایَقْطَعُ نَفْسَهُ وَهَواهُ حتّی یَصِلَ إلی قَلْبِه؛ لأنَّ فیه آثارَ مَوْلاهُ!» عجب دارم از آنکه بادیه‌ها و بیابان‌ها ببُرَد تا به خانهٔ وی رسد که اندر او آثار انبیای وی است، چرا بادیهٔ نفس ودریای هوی را نبُرد تا به دل خود رسد که اندر او آثار مولای وی است!؟ یعنی دل که محل معرفت است بزرگوارتر از کعبه که قبلهٔ خدمت است. کعبه آن بود که پیوسته نظر بنده بدو بود و دل آن که پیوسته نظر حق بدو بود. آن‌جا که دل، دوست من آن‌جا، آن‌جا که حکم وی مراد من آن‌جا، و آن‌جا که اثر انبیای من، قبلهٔ دوستان من آن‌جا. واللّه اعلم.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode